قبلترها کمی پوشیدهتر بود، یعنی نیاز بود یکسری خبرنگار و جستوجوگر و فعال رسانهای و... بهمثابه افشاگری مطلبی را منتشر کنند و خبر از درآمدهای نجومی برخی چهرهها در فضای مجازی، تلگرام و اینستاگرم و... بدهند، یعنی کمتر کسی باور میکرد یک نفر بدون اینکه کنش خاصی داشته باشد، بیل بزند، آب حوض خالی کند، پاسخگوی اربابرجوع باشد یا هر کار دیگری، لیوان چای در دستانش، روی صندلی لهستانی نشسته و همانطور که از منظره روبهرویش لذت میبرد، پول به حسابش واریز شود و درآمد داشته باشد. همین الان و همین حالایی که این اتفاق خیلی هم عجیب به نظر نمیرسد، باز هم جالب است و آدم دوست دارد بداند دقیقا چه اتفاقی میافتد که عدهای صبح تا شب جان میکَنند و بعد از یک ماه درآمد بخور و نمیری را کسب میکنند و عدهای دیگر بدون اینکه زحمت خاصی به خود بدهند، چند برابر و گاهی چند دهبرابر آنها بدون ذرهای فعالیت پول نصیبشان میشود، آن هم با یک متن و عکس و پست مجازی.
توئیتر را بالا و پایین میکردم، متنهای عجیب و غریبی از جنس همان اخبار درآمدهای هنگفت سلبریتیها و اینفلوئنسرها از فضای مجازی جلوی چشمانم رژه میرفت؛ مثلا نوشته بود فلانخانم اینفلوئنسر آنقدر درآمدهای ماهیانهاش بالا رفت که حسابش را مسدود کردند و او برای رفع این مسدود بودن حساب مجبور شد از سفر خارجه به کشور برگردد تا موانع را رفع کند! یکیدیگر نوشته بود فلانسلبریتی برای لایک کردن پست صفحه یکی از طرفدارانش فلان میلیون تومان پول دریافت کرده است، دیگری نوشته بود فلانی برای انتشار یک استوری در اینستاگرام صفحهاش 20 میلیون و برای پست اینستاگرام کمی بیشتر و کمتر دریافت میکند، بعدی نوشته بود... بله تا صبح یک عدهای نوشته بودند از این درآمدهایی که یک روز عجیب به نظر میرسید و حالا اما همه با آن کنار آمدهاند.
زیاد نوشتهاند بهنوش بختیاری و رامبد جوان و علی صبوری و... از تبلیغ در صفحههای مجازیشان چقدر درآمد دارند، اینکه خبر زرد بوده و لایکخور داشته هم بماند، به هرحال این واقعیتی است که وجود دارد و اینگونه مبالغ زیادی هزینه میشود که مثلا کرم فلان و کفش بهمان و رستوران و... در صفحه سلبریتیها دیده شود؛ اما غرض از نوشتن این گزارش فقط نمونههای وطنی ما نیستند، خیلی قبلتر از آنکه اینفلوئنسرهای وطنی راه درآمدزایی از این گرامهای مجازی را پیش بگیرند، آن طرفیها میلیونمیلیون دلار و پوند به جیب زدند و معنی فعالیت مجازی را تغییر دادند. مثالش همین چند روز پیش که جدول پردرآمدترین چهرههای خاص و سلبریتیهای جهانی از اینستاگرام منتشر شد؛ جدولی که نشان داد فراواقعیتها به جای واقعیتها نشستند و اینستاگرام و... صرفا شبکه مجازی برای ارتباط و اشتراک عکس و... نیستند، اینها دیگر همچون یک مرکز خرید بزرگ، یک پاساژ با ویترینهای پررنگ و لعاب و فروشندگان و مبلغانی شناختهشده هستند که از خرد تا بزرگ زندگی دنبالکنندگانشان را هدایت میکنند و از این رهگذار پول خوبی هم به جیب میزنند، آنقدر زیاد که هم درآمد اصلیشان را پشتسر میگذارد و هم بعد از خداحافظی با دنیای حرفهای، نیازی به فعالیت دوم و سوم و... ندارند، کافی است تلفن همراه خود را بردارند و از یک محصول رونمایی و آن را تبلیغ کنند. از همین راه چند صد برابر درآمد سالیانه ما و امثال ما، در حسابشان است و فقط انگشتان دستشان را تکان دادهاند! حالا میتوان به این فضا و این درآمدها حمله و به بیشتر دیدهشدنشان کمک کرد، میتوان داخلیها را متهم به کپیکاری کرد و ساعتها در مذمت این رفتار نوشت، میتوان همهچیز را بد جلوه داد، اما واقعیت با این نوشتنها تغییر نمیکند، کسبوکار بخشی از این فضای مجازی موجود است؛ فضایی که آدمها برای خرید کالا مسیر زیادی را طی نمیکنند و پشت میز و روی تختخواب و هرجای دیگری میتوانند به سرعت به باکیفیتترین اقلام دسترسی داشته باشند، پس به جای رد و نادیده گرفتن و کجدهنی به آن، میشود فکر کرد، راههای هدفمندی را پیش گرفت و کسبوکارهای مختلفی را به مدد آن رونق بخشید.
10 میلیارد دلار نرخ بازگشت سرمایه در تجارت اینفلوئنسر مارکتینگ تا سال 2020
کافی است بخواهید یک گوشی موبایل بخرید، در این شرایط محال است آقای فروشنده پیشنهاد نصب اینستاگرام را روی گوشی تازه شما ندهد. شبکه اجتماعیای که اکنون با حضور همه اقشار جامعه اعم از پیر و جوان به نوعی همگانی و عمومی شده و کمتر کسی را میتوان یافت که گوشی موبایل داشته باشد و برای محض کنجکاوی هم که شده صفحهای در اینستاگرام نداشته یا در آن به کندوکاو و جستوجو نپرداخته باشد. شاید در ابتدای امر با خود فکر کنید این شبکه مجازی وظیفهای جز سرگرمی و به اشتراک گذاشتن تجربیات افراد با یکدیگر ندارد اما واقعیت اینجاست که خواهناخواه اینستاگرام اکنون به بازار مجازی برای کسب درآمد تبدیل شده که رقمهای نجومی را به جیب صاحبانش در این صنعت روانه کرده است.
آخرین آمارها از تعداد کاربران جهانی اینستاگرام درحالی رقمی بیش از یکمیلیارد نفر را نشان میدهد که جالب است بدانید این رقم در ایران نیز به عدد قابلتوجهی رسیده و بازیگران، فوتبالیستها، سلبریتیها و اینفلوئنسر را شامل میشود. شبکه اجتماعیای که با پلتفرمی ساده برای به اشتراک گذاشتن تصاویر و ویدئوها با افراد موردعلاقه یا با افرادی که علاقهمندیهای یکسانی دارند، برنامهریزی میکند و در این شرایط صاحبان کسبوکار روزبهروز سرمایه بیشتری را صرف بازاریابی در اینستاگرام میکنند. افزایش ۳۳ درصدی ثبت خرید در اینستاگرام تنها بخشی از دادههای آماری را شامل میشود. این شبکه اجتماعی بیش از یکمیلیارد کاربر فعال ماهانه خود را تاکنون ثبت کرده است. تقریبا سه سال پیش و اواخر سال 2016 بود که اینستاگرام از قابلیت جدید خود مبنیبر ساختن اکانت تجاری رونمایی کرد؛ قابلیتی جدید که در آن مدیران کسبوکارها به سادگی میتوانستند علاوهبر معرفی ایمیل، شماره تماس و نحوه کارکرد خود به اطلاعاتی همچون تعداد بازدیدهای اکانت در ساعات مختلف، محبوبترین پستها، بررسی رنج سنی کاربران و جنسیت دسترسی داشته و بر این اساس محصولات خود را متناسب با این دادههای آماری ارتقا بخشند. البته این قابلیت تنها به این موارد خلاصه نشده و در کنار آن شرکتها میتوانستند کمپینهای تبلیغاتی خود را برای مخاطبان هدف خود داشته باشند تا با قراردادن لینک کاربران بهطور مستقیم وارد وبسایت شرکت مربوطه شوند. خدماتی که طیف وسیعی از کاربران اینستاگرام اعم از رنج سنی 14 تا 50 ساله را شامل میشود و این فرصت را در اختیار افرادی قرار میدهد که درصددند محصولات خود را تبلیغ کنند. کارشناسان معتقدند نرخ بازگشت سرمایه در تجارت اینفلوئنسر مارکتینگ تا سال 2020 به رقمی معادل 10 میلیارد دلار خواهد رسید و این رقم بیانگر اهمیت و جایگاه این شبکه اجتماعی در این صنعت است؛ صنعتی که سلبریتی ایرانی و خارجی هم ندارد و هرکدام به سهم خود از این درآمد استفاده میکنند.
500 میلیارد درآمد رونالدو از اینستاگرام
بگذارید یک خبر را با هم مرور کنیم. «رونالدو هر سال در اینستاگرام درآمدی حدود 38.2 میلیون پوند دارد که نسبت به سایر فوتبالیستها و بازیگران هالیوودی درآمد سودآوری تلقی میشود. نفر دوم این لیست لیونل مسی است که با درآمد مجموع 18.7 میلیون پوند پشتسر کریستیانو قرار دارد. کندال جنر آمریکایی نفر سوم این لیست است. دیوید بکهام با 8.6، سلنا گومز با6.4، نیمار جونیور با 5.8، زلاتان ابراهیموویچ و کایلی جنر با سه و رونالدینیو با دو میلیون پوند در ردههای بعدی این لیست قرار دارند.» یعنی رونالدوی پرتغالی، با هر پستی که در اینستاگرام میگذارد، همین پستهایی که ما روزی چندتایی از آن را منتشر میکنیم سالانه چیزی بیش از 500 میلیارد تومان کسب درآمد میکند. با این تفاسیر کسی باور میکند اینستاگرام تنها بستری برای انتشار و اشتراک تصاویر است؟ با این وصف، اینستاگرام یک مال بزرگ، یک بازار و یک پاساژ پر از سرمایه است که چهرههای خاص بدون زحمت و با تکیه بر فعالیتهای دنیای واقعی خودشان امکان درآمدزایی و سرمایهدار شدن در آن را دارند. فضایی که اگر خیلی از کشورها و کسبوکارها بهرهبرداری از آن را یاد بگیرند، سود خوبی عایدشان خواهد شد.
انواع اینفلوئنسرهای اینستاگرامی
جالب است بدانید ایران با 24 میلیون کاربر در جایگاه هشتم استفاده از اینستاگرام قرار دارد و یک پله از کشور ژاپن پایینتر و یک پله از کشور انگلستان بالاتر است. حدود 30 درصد از جمعیت ایران در اینستاگرام فعالیت دارند و روزانه هزاران پست منتشر میکنند که حضور فعال ایرانیها را در اینستاگرام نشان میدهد. کشورهایی همچون آمریکا، هند، برزیل، اندونزی، ترکیه و روسیه به ترتیب جایگاههای اول تا ششم را از نظر بیشترین تعداد کاربران اینستاگرام به خود اختصاص دادهاند. در این شرایط اگرچه نرخ دستمزد سلبریتیهای خارجی براساس تعداد فالوورهای آنها بسیار روشن است اما این موضوع آنچنانکه باید در میان سلبریتیهای ایرانی رواج ندارد و آنها چندان از بازگو کردن درآمدهای تبلیغاتی خود خوششان نمیآید؛ اما براساس تعداد فالوورهای آنها اینفلوئنسرهای اینستاگرامی به چهار دسته مگااینفلوئنسرها، ماکرواینفلوئنسرها، میکرواینفلوئنسرها و نانواینفلوئنسرها تقسیمبندی میشوند؛ تقسیمبندیای که براساس تعداد، فالوورهای آنها از بیش از یکمیلیون فالوور تا کمتر از ۱۰۰۰۰ فالوور به وجود آمده است. مگااینفلوئنسرها امکان ارسال پیام تبلیغاتی افراد را به طیف وسیعی از مخاطبان فراهم میکنند، در مقابل استفاده از این گروه از انواع اینفلوئنسر در کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ نیازمند صرف بودجه کلانی است. بهطور مثال بسیاری از مگااینفلوئنسرهای ایرانی به ازای انتشار هر پست مبلغی معادل ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان دریافت میکنند. البته این تنها اینفلوئنسرهایی نیستند که در فضای مجازی وجود دارند و در کنار ماکرواینفلوئنسرها هستند که علاوهبر هزینه کمتر، مخاطبانشان از دستهبندی مشخصتری برخوردار هستند. در کنار این دو دسته با میکرواینفلوئنسرهایی روبهرو هستیم که تعداد فالوورهای آنها به میزان قابلتوجهی از این تعداد در گروههای ماکرو و مگااینفلوئنسر کمتر است که همین امر موجب عدمانتخابشان در برگزاری کمپینهای اینفلوئنسر مارکتینگ از سوی بسیاری برندها و شرکتهای تبلیغاتی خواهد شد؛ اما نکته حائزاهمیت اینجاست که مخاطبان این گروه از انواع اینفلوئنسر، اعتقاد زیادی نسبت به فردی که دنبال میکنند، دارند و همین موضوع موجب بالا بودن نرخ تبدیل کمپینهای اینفلوئنسرمارکتینگ توسط این گروه از اینفلوئنسرهاست. همچنین یکیدیگر از مزایای برگزاری چنین کمپینهایی با میکرواینفلوئنسرها، پایین بودن هزینه تبلیغات است. در پایان نانواینفلوئنسرها هم افرادی هستند که محبوبیت زیادی در یک فضای محلی یا جامعهای کوچک دارند؛ بنابراین اگر به دنبال معرفی کالا یا خدمات خود در جامعهای کوچک هستید، شناسایی و همکاری با این گروه از انواع اینفلوئنسر را در اولویت کمپینهای تبلیغاتی خود قرار دهید.
درآمدزایی سلبریتیها ظرفیتی است که در اختیار آنهاست و نمیتوان آن را منتقل کرد
بعد از تمام آنچه درباره درآمدهای هنگفت موجود در فضای مجازی گفتیم و نوشتیم، گفتوگو با یک کارشناس هم میتواند تکمله خوبی برای ادامه گزارش باشد. عباس منصورنژاد، کارشناس فصای مجازی در اینباره با «فرهیختگان» به گفتوگو پرداخت و ضمن اشاره به درآمدهای عجیب و تاملبرانگیز برخی سلبریتیها از فضای مجازی گفت: «در پرداخت به چنین موضوعاتی باید این نکته را در نظر بگیریم که با دو وجه مثبت و منفی روبهرو هستیم. نه میتوان چنین اقداماتی را به کلی نفی کرد و رویکرد منفی نسبت به آن داشت، چراکه این فضا پر از فرصتهاست و نه میتوان مطلقا مثبتانگاری و آنها را تایید کرد، چراکه این سادهانگاری است و تهدیدهای این فضا را نمیتوان نادیده گرفت. با این مقدمه حالا میتوان بهتر صحبت کرد. این فعالیتها در فضای مجازی، شئون مختلفی دارند؛ فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، امنیتی و... بنابراین باید با دقتنظر خاصی در این باره تحلیل کرد. ببینید یکی از زمینههایی که ما در اهمیت فضای مجازی هم نام میبریم، همین حوزه کسبوکار و درآمدزایی از این فضاست؛ اما منظور ما از کسبوکار و درآمدزایی این اتفاقی نیست که از سمت چند سلبریتی و چهره خاص رخ میدهد؛ چراکه این ظرفیت خاصی است که در اختیار تعداد محدودی از چهرهها قرار دارد و عامه چنین امکانی را ندارند تا از این طریق درآمدزایی داشته باشند. حتی این روشی نیست که بتوان آن را به کسی یاد داد تا از این طریق درآمد داشته باشند. نه کارگاهی میتوان برای آن برگزار کرد و نه دورهای، صرفا ظرفیتی است که در آدمهای خاص و محدود وجود دارد و از همین جهت ما این روش را بهعنوان الگوی اقتصادی نه میپسندیم و نه به دیگران تجویز میکنیم، چون نه علم است، نه امکان انتقال به شخصی را دارد و نه نفع فراگیر دارد.» منصورنژاد در ادامه به تشریح اقدامات ملی در این حوزه و آنچه که باید اتفاق بیفتد، اشاره کرد و گفت: «نگاه ما به فضای مجازی و برای مثال اینستاگرام نگاه مثبتی نیست و به همین خاطر نتوانستیم آنطور که باید از این فضا به شکل مطلوب بهرهبرداری کنیم. نباید جوری باشد که ما ایرانیها صرفا از نکات منفی و حواشی فرهنگی آن برداشت کنیم. میتوانیم در بحث کسبوکار اینترنتی به معنای واقعی از ظرفیتهای اینستاگرام بهرهبرداری کنیم. نمونههایی هم از این نوع بهرهبرداریها داریم، اما آنقدر کم است که نمیتوانیم به آنها اعتنا و اکتفا کنیم؛ بنابراین اگر ما توجیه باشیم و در فضای صحیح بتوانیم از این شبکهها بهرهبرداری کنیم، همانطور که سایر کشورها بهرهبرداری میکنند، از حواشی دور خواهیم بود و آورده زیادی هم خواهیم داشت.»
انتهای پیام/#